بررسی سقوط تعهدات و اصل عدم تبرع

صدور حکم رشد در قالب دادخواست حقوقی

مفادی که در دادخواست صدور حکم رشد نوشته می شود

در دادخواست صدور حکم رشد باید نام خواهان: خانم/ آقای: …/ کد ملی: …/ آدرس: ……

و نام خوانده که علاوه برمدعی العموم (دادستان) باید نام و مشخصات ولی یا قیم نیز آورده شود.

در صورت وجود وکیل مشخصات وکیل امور حسبی خانم/ آقای: …/ کد ملی: …/ آدرس: …

در بخش تعیین خواسته و بهای آن باید تقاضای صدور حکم رشد نوشته شود.

همچنین در قسمت دلایل و منضمات دادخواست:

  1. تصویر مصدق شناسنامه خواهان
  2. تصویر مصدق گواهی پزشکی قانونی

شرح خواسته صدور حکم رشد می تواند شبیه به متن زیر باشد

ریاست محترم دادگاه

با سلام و عرض ادب

احتراما اینجانب … فرزند … به شماره شناسنامه … کد ملی … بموجب مدارک تقدیمی و با توجه به سن حقیقی خود که در تاریخ … به دنیا آمده ام مطالب ذیل را جهت استحضار به اطلاع آن مقام قضایی می رسانم:

بنابر شرایط موجود، سن اینجانب بیش از ١۵ سال تمام قمری است (در صورتی که خواهان مذکر باشد)و (در صورتی که خواهان مونث باشد در این قسمت باید نوشته شود با توجه به اینکه سن اینجانب ۹ سال تمام قمری و یابیشتر از آن است)و بنده از تمام جهات اعم از عقلی و جسمی به میزان رشد کافی رسیده ام و بنابراین یقین دارم که شخصا می توانم به اداره امور و اموال خود در تمامی زمینه های مالی یا غیرمالی بپردازم که این موضوع مورد گواهی پزشکان سازمان پزشکی قانونی طی گواهینامه شماره…. مورخ …. رسیده که فتوکپی مصدق آن ضمیمه دادخواست می باشد.

با توجه به مراتب معنونه و مدارک تقدیمی و با استناد مفاد قانونی ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی تقاضای صدور حکم رشد، مطابق با خواسته تقدیمی مورد استدعاست.

مستندات قانونی دادخواست صدور حکم رشد

نشست قضائی استان قم/ شهر قم ۱۳۸۳/۱۰/۰۵

دعوای حکم رشد باید به طرفیت چه کسی مطرح شود؟ (با حضور ولی، به طرفیت ولی، یا مدعی‌العموم یا بدون حضور ولی، به طرفیت قیم یا مدعی‌العموم)؟

نظر هیئت عالی
“اگر محجور ولی خاص نداشته باشد بر اساس ماده ۶۶ قانون امور حسبی، دادستان، محجور و قیم محجور می‌توانند نسبت به تصمیمات دادگاه در مورد رفع حجر (اثبات رشد) تقاضای پژوهش کنند.

بدیهی است دادستان و قیم باید طرف دعوا قرار گیرند علاوه ‌بر این ماده ۱۲۵۴ قانون مدنی اشعار می‌دارد خروج از تحت قیمومت از طرف مولی‌ علیه یا هر شخص ذی‌نفع دیگری تقاضا می‌شود و تقاضانامه ممکن است مستقیماً یا توسط دادستان یا نماینده او به دادگاه داده شود.

ماده ۱۲۵۵ قانون مدنی در مورد ماده قبل مدعی‌العموم را مکلف کرده قبلاً نسبت به رفع علت حجر تحقیقات لازمه را به ‌عمل آورده و مطابق با نتیجه حاصله از تحقیقات، در محکمه اظهار عقیده کنند و اگر محجور، ولی یا وصی داشته باشد به استناد ماده ۷۳ قانون امور حسبی، دادستان و دادگاه حق دخالت در اداره امور او را ندارند؛ لکن زمانی که محجور قصد ارائه دادخواست رفع حجر را داشته باشد به جهت لزوم اطلاع دادستان و ولی و احیاناً اعمال حق پژوهش دادخواست باید به طرفیت مدعی‌العموم و ولی باشد.”

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

به شماره : ۷/۹۷/۳۳۷۸ در پرونده شماره: ۹۷-۱۱-۳۳۷۸ تاریخ نظریه: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

با عنایت به اینکه حکم اثبات رشد نوعی رفع حجر است، با توجه به بند ۳ ماده ۶۶ قانون امور حسبی مصوب ۱۳۱۹ قابل تجدیدنظر خواهی است.

رزرو وقت مشاوره
رزرو وقت مشاوره

موسسه حقوقی و داوری اعتماد و اندیشه با بهره ګیری از دانش و تخصص وکلای برجسته و با تجربه کانون وکلای دادګستری با مدیریت آقای دکتر سیدامیرحسین بحرینی آماده ارايه مشاوره و قبول وکالت کلیه دعاوی و انجام تخصصی امور حقوقی و داوری می باشد.

حجر

بررسی انواع حجر در قانون

بررسی انواع حجر در قانون

افراد دارای حجر: مطابق ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی افراد زیر دارای حجر بوده و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند.

۱- صغار

۲-اشخاص غیر رشید

۳- مجانین

که ابتدائاً درخصوص ویژگی حجر هر یک از این افراد صحبت خواهیم کرد و سپس به بررسی اعمال حقوقی آن ها خواهیم پرداخت.

الف-شخص دارای حجر صغیر

صغیر بر دو نوع است:

صغیر ممیز که از درک نسبی برخوردار است و با تشخیص سود و زیان می تواند اراده حقوقی داشته باشد.

صغیر غیر ممیز که شخص نابالغی است که دارای قوه درک و تمیز نیست و فاقد اراده انشایی است و سود را از زیان تشخیص نمی دهد.

هیچ کس را نمی توان بعد از این که به سن بلوغ رسید در امور غیر مالی ممنوع کرد و در امور مالی شخصی که بالغ شده است زمانی می تواند تصرف کند که رشد او ثابت شده باشد.

بنابر این تصرف در امور غیرمالی منوط به بلوغ و تصرف در امور مالی منوط به احراز رشد است که اماره قضایی ۱۸ سال را سن رشد می داند.

نکته مهم

هرگاه در ممیز و یا غیر ممیز بودن صغیر اختلاف شود اصل غیر ممیز بودن صغیر است.

بنابر این کسی که ادعای تمیز می کند و از این جهت معامله صغیر را باطل می داند از آنجایی که ادعایش موافق با اصل است نیاز به اقامه دلیل ندارد.

بلکه طرف دیگر که صغیر را ممیز و دارای اراده حقوقی می داند باید ادعای خود را با دلیل ثابت نماید.

اعمال حقوقی صغیر

الف- صغیر غیرممیز: کلیه اعمال حقوقی صغیر غیر ممیز به علت فقدان تمیز و اراده حقوقی باطل و بلااثر است.

ب- صغیر ممیز: وضعیت حقوقی اعمال حقوقی صغیر ممیز به شرح ذیل است:

۱-اعمال حقوقی که صرفاً نافع است: مانند قبول هبه، وقف (اگر موقوف علیه باشد) نافذ است

زیرا در قمس دوم ماده ۱۲۱۲ قانون مدنی مقرر می دارد: «… مع ذلک صغیر ممیز می تواند تملک بلاعوض کند

مثل قبول هبه، صلح، حیازت مباحات»

۲- اعمال حقوقی که احتمال سود و زیان در آن وجود دارد: غیر نافذ بوده و نیاز به تنفیذ ولی یا قیم است مانند اینکه

صغیر دوچرخه خود را بفروشد.

لازم به ذکر است حتی اگر صغیر اموال خود را به قیمت بفروشد یا حتی بالاتر از قیمت بفروشد بازهم معامله او غیرنافذ است.

۳- صغیر ممیر نمی تواند بدون اذن ولی وکالت قبول نماید و این عمل غیرنافذ است مگر قبول وکالت در

اعمال حقوقی صرفاً نافع که صغیر ممیز برای آن اهلیت دارد.

البته وکالت صغیر از طرف ولی هم نافذ است.

زیرا ولی با دادن وکالت به مولی علیه در واقع در قبول وکالت به او اذن می دهد.

۴- قبول عاریه هرچند رایگان است نیاز به اذن دارد.

۵- قبول ودیعه هرچند رایگان است نیاز به اذن دارد.

۶- صغیر ممیز نمی تواند بدون اذن ولی یا قیم نسبت به انعقاد قرارداد کار اقدام کند.

۷- اعمال حقوقی صرفاً مضر مثل تملیک اموال باطل است هرچند ولی یا قیم اذن دهد مگر در خصوص اموال کم بهاء که جنبه تربیتی دارد.

مثل هبه کتاب یا وقف کیف مدرسه.

ب- شخص دارای حجر غیر رشید سفیه

برای خروج صغیر از حجر رسیدن به سن بلوغ کافی نیست، بلکه رشد نیز شرط است.

در نتیجه غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.

بنابراین کسی که توانایی اداره اموال خود را به نحو عقلایی داشته باشد می توان دارای حکم رشد نامید.

کسی که قدرت تشخیصارزش اقتصادی اشیاء را نداند سفیه نامیده می شود.

اعمال حقوقی سفیه:

۱- معاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود نافذ نیست مگر اینکه ولی یا قیم بعد از عقد اجازه دهند یا قبل ار عقد اذن داده باشند.

۲- اعمال غیرمالی رشید مانند نکاح نافذ است.

۳- اعمال صرفاً مضر سفیه حتی با تنفیذ و اجازه ولی یا قیم نیز نافذ نمی شود.

۴- اعمال صرفاً نافع مانند قبول هبه نیاز به تنفیذ ندارد. در نتیجه قبول وقف، خق انتفاع رایگان، صلح بلاعوض و حیازت مباحات هم نیاز به تنفیذ ندارد.

پ- شخص دارای حجر مجنون

مجنون کسی است که قوه تعقل و ادراک ندارد و جنون به هر درجه که باشد موجب حجر است.

دو دسته مجنون داریم:

مجنون دائمی

مجنون ادواری

اعمال حقوقی مجنون

مجنون دائمی مطلقاً و مجنون ادواری در حال جنون نمی تواند هیچ تصرفی در اموال و حقوق مالی خود بنماید.

این اشخاص حتی با اجازه و یا تنفیذ ولی یا قیم خود نیز مجاز در تصرفات اموال و حقوق مالی خود نخواهند بود.

تنها شخص دارای حجر با جنون ادواری در زمان افاقه می تواند در این امور دخل و تصرف نماید اما حتماً باید افاقه وی محرز و مسلم باشد.

در نتیجه:

۱- معاملات مجنون در حالت جنون مطلقاً باطل است اعم از اینکه نافع یا مضر به حال مجنون باشد.

۲- در جنون ادواری در معاملات صورت گرفته دو فرض وجود دارد:

الف- اگر حکم جنون وجود داشته باشد کسی که مدعی صحت معامله است باید دلیل بر عدم جنون شخص و افاقه وی ارائه نماید.

ب- اگر حکم جنون وجود نداشته باشد کسی که مدعی بطلان عقد است باید دلیلی بر وجود جنون ارایه نماید.

نکته حائز اهمیت: اصل بر صحت است.

۳- در صورتی که مالی به عنوان ودیعه و عاره و امثال آن به مجنون یا صغیر غیر ممیز سپرده شود و آن اموال تلف شود.

صاحب مال نمی تواند از باب تلف مطالبه خسارت نماید زیرا در این حالت سبب اقوی از مباشد است.پ

ولی اگر به سفیه و یا صغیر ممیز سپرده شود و آن اموال تلف شود در این حالت برای سفیه و صغیر ممیز مسئولیت متصور هستیم.

مسئولیت مدنی افراد دارای حجر

هرگاه صغیر یا غیر رشید یا مجنون باعث ضرر شوند ضامن هستند اعم از اینکه محجور مباشر باشد و یا مسبب ضرر باشد.

در صورت تقصیر سرپرست در نگهداری محجور مشارالیه مسئول است.

کگر اینکه سرپرست استطاعت جبران تمام یا قسمتی از زیان وارده را نداشته باشد

که در این صورت دعوا را می توان علیه شخص دارای حجر اقامه نمود.

لازم به ذکر است که پس از جبران خسارت طبق ماده ۷ قانون مسئولیت مدنی، سرپرست نمی تواند به صغیر غیر ممیز و مجنون رجوع نماید اما درخصوص صغیر ممیز حق رجوع دارد.

مگر این که ضرر و زیان ناشی از جرم باشد که در این صورت اگر صغیر مجرم باشد

جبران ضرر و زیان ناشی از جرم بر عهده خود صغیر (ممیز یا غیر ممیز) است و محکوم به از اموال ایشان استیفاء می گردد. (رای وحدت رویه)

موسسه حقوقی و داوری اعتماد و اندیشه
رزرو وقت مشاوره

موسسه حقوقی و داوری اعتماد و اندیشه با بهره ګیری از دانش و تخصص وکلای برجسته و با تجربه کانون وکلای دادګستری با مدیریت آقای دکتر سیدامیرحسین بحرینی آماده ارايه مشاوره و قبول وکالت کلیه دعاوی و انجام تخصصی امور داوری می باشد