حجر

 

قبل از هرگونه توضیح در مورد حجر لازم است تا به معنای لغوی آن بپردازیم، حجر در لغت به معنای منع و بازداشتن آمده است. در معنای حقوقی محجور  به فردی گفته می شود که اهلیت استیفا ندارد. بر همین اساس حجر، منع شخص به حكم قانون است از اینكه بتواند امور خود را بطور مستقل و بدون دخالت دیگری اداره كند و شخصاً اعمال حقوقی خود را انجام دهد.
حجر، در تقابل با اهلیت می باشد و به معنای وضعیت حقوقی شخصی است که صلاحیت داشتن حق معینی را برای اعمال آن حق ندارد. شرایط لازم برای محجور بودن فرد عبارتند از: “صِغَر(کودکی)، جنون(دیوانگی)، فلس(ناداری)، سفه(نداشتن عقل اقتصادی).
مطابق ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی هیچ فردی نمی تواند پس از رسیدن به سن بلوغ محجور باشد مگر در صورتی که عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد.

 

اقسام حجر

در لغت حجر کلمه مفرد و محجور جمع آن است. بر اساس موسسه حقوقی اعتماد و اندیشه به طور کلی سه گروه از افراد را محجور می داند و به شرح زیر می باشند:

 

  1. صغیر:
    صغیر خود بر دو بخش است:”صغیر غیر ممیز و صغیر ممیز”
    منظور از صغیر فردی می باشد که به بلوغ و رشد نرسیده است. به عبارت دیگر اطفالی که هنوز قوه‌ی درک ندارند و نمی ‌توانند خوب از بد را تشخیص دهند، صغیر (محجور) هستند و حق انجام اعمال حقوقی را ندارند. این اطفال نیاز دارند که ولی (پدر یا پدر بزرگ پدری) یا یک قیم (که منصوب دادگاه است) بر تصمیمات و اعمال حقوقی آنها نظارت داشته باشد.
    صغیر پس از رسیدن به سن بلوغ و رشد دیگر محجور نخواهد بود و‌ می‌ تواند اعمال حقوقی انجام دهد. منظور از رشد توانایی فرد در اداره‌ی اموال خود به‌طور عقلانی می باشد. در قوانین ایران و مطابق شرع اسلام سن بلوغ پسران ۱۵ سال قمری و سن بلوغ دختران ۹ سال در نظر گرفته‌ می ‌شود.
  2. سفیه:
    معنای دیگر سفیه، غیر رشید می باشد و در اصطلاح حقوقی به فردی اطلاق می شود که علی‌رغم بلوغ و رشد جسمانی، توانایی اداره‌ی اموالش را ندارد و تصرفات او در اموالش عاقلانه نیست. به بیان دیگر فرد سفیه اموال خود را در راه‌های غیر عقلانی صرف‌ می‌کند و صفتی در او وجود ندارد که موجب حفظ و نگهداری اموالش شود.
    نکته: فرد سفیه محجور محسوب‌ می‌شود و نیاز به ولی و قیم دارد تا تصمیمات او را تأیید کنند اما حجرِ سفیه تنها محدود به امور مالی است و در امور غیرمالی (ازدواج، طلاق، حضانت و …) حق انجام اعمال حقوقی بدون تأیید ولی یا قیم خود را دارد.
  3. مجنون:
    مجنون به شخصی گفته می شود که قوه‌ی درک و عقل ندارد. اساس انجام تکالیف هر فردی داشتن قوه‌ی تمیز و اراده است و حتی تکالیف مذهبی هم از عهده‌ی شخصی که فاقد قوه‌ی عقل باشد، برداشته شده است. اعمال حقوقی این شخص در همه ی موارد باطل است.

 

 

مراحل صدور حکم حجر

پس از تشخیص پزشکی قانونی بر اساس پرونده بالینی بیمار ذینفع و یا دادستان عمومی و انقلاب، درخواست صدور حکم حجر را به دادگاه خانواده ارائه می‌دهد.
پس از تعیین وقت و تشکیل جلسه رسیدگی و عدم اعتراض به نظریه پزشکی قانونی و قطعیت آن، صدور حکم حجر امکان‌پذیر خواهدبود.
در صورتی که قیم رعایت مصلحت محجور را در معاملات و نگهداری و استفاده از اموال وی ننماید، علاوه بر تعقیب کیفری به عنوان خیانت در امانت، طبق درخواست عزل قیم از سوی دادستان از سوی دادگاه عزل شده و قیم جدید انتخاب خواهد شد.

 

انواع حجر

همانطور که در بخش قبل گفته شد حجر در اصطلاح لغوی به معنای منع کردن و جلوگیری کردن می باشد و در اصطلاح قانونی به شخصی که به خاطر شرایط عقلی و اجتماعی توانایی لازم برای اداره کردن خود را ندارد، گفته می شود. بر همین اساس تحت حمایت قانون قرار گرفته و برای وی قیم مناسبی انتخاب می شود تا عهده دار مسئولیت های او باشد و قیم به صورت امانت از اموال او به نفع وی استفاده کند.
به طور کلی انواع حجر به شرح زیر می باشد:

  • حجر عام و خاص
  • حجر قانونی و قضایی
  • حجر حمایتی و سوء ظنی
  • حجر در موارد مالی و غیر مالی
  • حجر در نبود اراده و کمبود اراده
  • حجری که تا بینهایت ادامه دارد